حضرت آیةالله حاج شیخ عبدالله جوادى آملى در سال 1312 هـ . ش در آمل پا به عرصه گیتى نهاد. پدرش میرزا ابوالحسن جوادى از عالمان و واعظان پرهیزکار شهر بود و اجدادش نیز تا چند نسل، از واعظان و روحانیان محترم آنجا بودند.
پس از پایان دروس دوره ابتدایى در سال 1325 شوق آموختن معارف اسلامى و علوم الهى وى را به حوزه علمیه آمل کشاند. در این حوزه، ادبیات، شرحلمعه، قوانین، شرایع، امالى شیخ صدوق و ... را از محضر استادانى چون آیةالله فرسیو، آیةالله غروى، شیخ عزیزالله طبرسى، آقا ضیاء آملى، شیخ احمد اعتمادى، حاج شیخ ابوالقاسم رجایى، شیخ شعبان نورى و پدرش میرزا ابوالحسن جوادى آموخت.
در سال 1329 به تهران رفت و با راهنمایى آیةالله حاج شیخ محمّدتقى آملى، تحصیلات خود را در مدرسه مروى تهران ادامه داد. در آنجا رسائل و مکاسب را از محضر استادان شیخ اسماعیل جاپلقى، حاج سیّد عباس فشارکى و شیخ محمّدرضا محقّق فرا گرفت و از درس هیئت، طبیعیّات اشارات، بخشهایى از اسفار و شرح منظومه آیةالله شعرانى بهره برد. همچنین در درس تفسیر قرآن، بخشى از شرحمنظومه، بخشهاى الهیات و عرفان اشارات و مبحث نفس اسفار آیةالله الهى قمشهاى شرکت کرد و شرحفصوصالحکم را از محضر آیةالله فاضل تونى و درس خارج فقه و اصول را از محضر آیةالله محمّدتقى آملى آموخت.
در سال 1334 با تشویق آیةالله محمّدتقى آملى، براى تکمیل تحصیلات به حوزه علمیه قم هجرت کرد. در آنجا مدتى از درس خارج فقه آیةاللهالعظمى بروجردى استفاده کرد و بیش از دوازده سال در درس خارج فقه آیةالله محقّق داماد و حدود هفت سال در درس خارج اصول حضرت امامخمینى «ره» حضور یافت. وى همچنین حدود پنجسال در درس خارج آیةالله میرزا هاشم آملى شرکت کرد. امّا به دلیل علاقه وافر به علوم عقلى و قرآنى، از همان ابتداى ورود به قم رابطه علمى خود را با فیلسوف و مفسّر بزرگ قرن، علامه طباطبایى آغاز کرد که این ارتباط تا آخرین لحظات عمر پُربرکت آن بزرگوار ادامه یافت. برخى از دروسى که از محضر ایشان آموخت، عبارت است از: بخشهاى نفس و معاد اسفار، درس خارج اسفار، الهیّات و برهان شفا، تمهیدالقواعد، علم حدیث، تفسیر قرآن کریم، شرح اشعار حافظ، تطبیق فلسفه شرق و غرب و بررسى فلسفههاى مادّى.
پس از اتمام تحصیلات، فعالیتهاى ایشان بر تدریس و نشر معارف الهى متمرکز گردید و در سطوح و دورههاى مختلف، شرحاشارات، شرحتجرید، شرحمنظومه، شواهدالربوبیّه، التحصیل، شفا، دوره کامل اسفار، تمهیدالقواعد، شرحفصوصالحکم، مصباحالأنس، درس خارج فقه، تفسیر موضوعى قرآن، تفسیر ترتیبى قرآن و ... را تدریس نمود. اکنون نیز درسهاى تفسیر قرآن، خارج فقه و خارج اسفار ایشان ادامه دارد.
حضرت استاد در سالهاى پیش از پیروزى انقلاب اسلامى، به شکل بنیادین به کار فرهنگى و تقویت بنیه اعتقادى مردم مىپرداخت و در جلسات مذهبى عمومى و کلاسها، اندیشههاى امامخمینى «ره» را بیان مىکرد؛ با ذکر نام و فتواهاى امام، به تبلیغ مرجعیت ایشان مىپرداخت و اعلامیهها و سخنان روشنگر امام را به گوش مردم مىرساند. این فعالیتها، حساسیت رژیم را برانگیخت و ایشان بارها به ساواک و کلانترى احضار شد و ممنوعالمنبر گردید. در آستانه پیروزى انقلاب نیز با تعطیل درسهاى حوزه، به آمل رفت و رهبرى مردم را در مبارزه با رژیم طاغوت بر عهده گرفت. در اثر هدایتها و تلاشهاى ایشان، مردم آمل مأموران رژیم پهلوى را به تسلیم واداشتند و خود تأمین امنیّت و نظم شهر را عهدهدار شدند.
پس از پیروزى انقلاب، مسئولیت دادگاه انقلاب و حاکمیت شرع آمل از سوى امامخمینى «ره» به ایشان واگذار شد و ایشان ضمن تدریس نظام قضایى اسلام براى طلاب و روحانیان، در جهت تثبیت و تحکیم ارکان نظام نوپاى جمهورى اسلامى ایران همّت گماشت.
پس از آن، در سالهاى 1358 و 1359 به عضویت شوراى عالى قضایى درآمد و به تهیه و تدوین لوایح قضایى اسلامى و آموزش آن به قضات پرداخت. همچنین ایشان یکى از اعضاى فعال مجلس خبرگان قانون اساسى و خبرگان رهبرى بود. اکنون نیز منصب امامت جمعه قم را بر عهده دارد و افزون بر بیان معارف اسلام و نکات علمى گوناگون، به تحلیل و تبیین مسایل سیاسى داخلى و خارجى مىپردازد.
حضرت استاد در دىماه 1367 به دستور امامخمینى «ره» به مسکو سفر کرد و پیام تاریخى امام را به گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروى سابق، تسلیم و تبیین نمود.
در مردادماه 1369 به برخى کشورهاى اروپا سفر کرد و ضمن دیدار و گفتوگو با شخصیتها و گروههاى اسلامى و غیر اسلامى، به ملاقات پاپ، رهبر مسیحیان جهان رفت و او را به جایگزین کردن مسیحیّت ناب عیسوى، به جاى مسیحیّت آمریکایى فراخواند.
در شهریور 1379 براى شرکت در نشست هزاره ادیان، به مقرّ سازمان ملل در نیویورک رفت و به قرائت و شرح پیام رهبر انقلاب، حضرت آیةالله خامنهاى (مدّ ظله العالى) پرداخت. در حاشیه این نشست، با برخى از رهبران و پیروان ادیان و مذاهب جهان دیدار و تبادلنظر کرد و برخى مبانى اسلام را براى آنان بازگو نمود.